برگزاری جشنواره دوسالانه تجربههای ماندگار فرهنگی و اجتماعی
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۶۲۲۶۱
به گزارش گروه شهری خبرگزاری فارس،محمد مویدی مدیرکل برنامهریزی وتوسعه سرمایه انسانی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در "نشست تحول نرم افزاری و روحی شهر" اظهار کرد: طی ۲ سال تجربه دوره جدید مدیریت شهری، با توجه به قرارگیری ماموریت اجتماعی و فرهنگی به عنوان اولویت جدی و ارائه حجم گسترده و اثرگذار فعالیتهای صورت، تشکیل جبهه متحد در حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی بیش از گذشته ضرورت یافته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ابتدای سال شهردار محترم تهران تکلیف و خواسته خود از بدنه اجرایی شهرداری را صریح و واضح مشخص کرده اند. حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی نیز مسئول "تحول نرم افزاری و روحی شهر" شده است. این یعنی توجه توامان به دو بعد کالبدی و روحی(اجتماعی) شهر، تکلیف همه واحدهای متولی ذیل این راهبرد کلیدی روشن گردیده و نیاز است با هم افزایی و طراحی مسیری شفاف این راهبر، عملیاتی شود.
مدیرکل برنامه ریزی وتوسعه سرمایه انسانی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران با بیان اینکه همه در قبال وظایف و ماموریتهای محوله خود پاسخگو هستیم، افزود: ضرورت آن وجود دارد تا ان شاءالله واحدهای متولی حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی با نگرشی هوشمندانه ضمن تبیین نقش عملکردی خود در این حوزه، برنامه ها و بودجه مورد نیاز را واقع بینانه پیش بینی نمایند تا پس از تصویب در شورای محترم اسلامی شهر تهران، بسته جامع ارایه خدمات فرهنگی و اجتماعی به شهروندان تهرانی رونمایی گردد.
مویدی با اشاره به اینکه ما نمایی از بودجه شهرداری تهران را در حوزه اجتماعی در اختیار داریم گفت: بررسی بودجه ۱۲ سال اخیر نشان میدهد که شهرداری تهران در ۲ سال اخیر نگاه ویژه و جدی ای به حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی داشته و به دنبال آن اجرای برنامه های بزرگ در شهر تهران، الگووار اینک به مطالبه ای ملی در همه شهرها تبدیل شده است. این موضوع علاوه بر آنکه ضمن افزایش سطح مطالبه از این حوزه، مسئولیت ما را سنگین تر کرده، به نظر می رسد نیاز به افزایش هدفمند بودجه این حوزه را در اولویت قرار داده است.
وی ضمن رونمایی از کتاب "پنجره" گام راهه حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی به عنوان ابزار راهنمای تدوین بودجه سال ۱۴۰۳ این حوزه، گفت: برای اولین بار در سال ۱۴۰۲ بودجه معاونت امور اجتماعی و فرهنگی به صورت عملیاتی و در ارتباط با احکام برنامه چهارم، سند تحول معاونت اجتماعی و سیاستهای شهردار محترم تهران در قالب ۵۷ کلان برنامه و ۲۵۶ ریز برنامه تهیه گردید که در دوره های ۳ماهه بطور جدی مورد ارزیابی قرار گرفته است. لذا نتایج آن را می توان در تحقق احکام برنامه های این حوزه مشاهده نمود.
مدیرکل برنامه ریزی وتوسعه سرمایه انسانی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران تاکید کرد: با حمایتهای دلسوزانه شهردار محترم تهران و تلاشهای بی دریغ واحدهای ماموریتی، بعد از یک دوره حدود ۱۰ساله به قله تخصیص ۱۰ درصدی بودجه شهرداری تهران در حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی دست یافته ایم که جای تقدیر و تشکر دارد. البته این بودجه نیز اقتضائاتی دارد که در عمل به دلیل ضرورت پاسخگویی به آنها، آزادی عمل در اجرای برنامه های پیشبینی شده را با مشکلاتی مواجه ساخته است.
مویدی ادامه داد: یکی از این اقتضائات پرداخت حقوق و دستمزد همکاران این حوزه هست که تا سال ۱۳۹۹ جزو ردیفهای اعتباری بودجه حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی نبود. ولی متاسفانه از آن سال جزو بودجه اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران لحاظ گردیده که این موضوع تاثیر جدی ای بر کاهش حجم فعالیتهای این حوزه ماموریتی دارد. تا جایی که اگر سرانه فرهنگی هر شهروند تهرانی را احصاء نماییم با تعجب با رقم ناچیزی مواجه خواهیم شد.
وی با بیان اینکه با وارد شدن حقوق و دست مزد در ردیف اعتباری بودجه حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی، عملا فعالیتهای این حوزه در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ با کاهش چشمگیری مواجه شده، گفت:از آنجایی که تا زمانی که ردیف حقوق و دستمزد در بودجه این حوزه باشد جز ارائه نمایشی از افزایش بودجه اجتماعی و فرهنگی به همراه نخواهد داشت. پیشنهاد میشود یا این ردیف از ردیفهای اعتباری اجتماعی خارج و یا آنکه در بودجه سال آتی معادل آن به بودجه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی افزوده شود تا ۱۰درصد حقیقی محقق گردد.
مدیرکل برنامه ریزی وتوسعه منابع انسانی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران ادامه داد:راهبرد معاونت امور اجتماعی و فرهنگی برای تدوین بودجه سال ۱۴۰۳، رویکرد هم افزایی و تقویت حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی می باشد.
در این رویکرد همه واحدهای متولی در این حوزه مستقل و اثرگذار بوده و در هم افزایی با یکدیگر نقش خود را تخصصی تر ایفا می نمایند. لذا نیازمند حمایت ویژه از سوی شهردار محترم تهران و اعضای شورای اسلامی شهر تهران می باشند.
مویدی با بیان اینکه همچون سال گذشته طرح من شهردارم در حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی به طور جدی اجرا خواهد شد، گفت: در راستای تقویت حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی اقدامات جدیدی صورت گرفته است که می توان به مواردی اشاره کرد. در کنار طرح خوب من شهردارم، اقدام جدیدی بصورت آزمایشی با عنوان "شهر آراء" در حوزه اجتماعی با هدف مسئله محوری اجتماعی و فرهنگی در مقیاس محلی آغاز شد. در طرح جدید در راستای تلاش برای تحول نرم افزاری و روحی شهر در کنار توجه به برنامه های کالبدی، حول شناسایی مسائل اجتماعی، برنامه های اجتماعی و فرهنگی موضوعی و موضعی پیش بینی خواهد شد. در این راستا تاکنون با همکاری معاونین امور اجتماعی و فرهنگی مناطق ۲۲گانه مسائل حدود ۲۵۰محله شهر تهران شناسایی و احصاء شده است.
وی با اشاره به اجرای طرح "اربعین ماندگار۱۴۰۲" با هدف جمع آوری تجارب برگزاری اربعین توسط واحدهای حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی، بیان کرد: در اقدام جدید دیگری طرح جشنواره "تجربه ماندگار فرهنگی و اجتماعی" در سه بخش "واحدهای معاونت امور اجتماعی و فرهنگی"، "مناطق ۲۲گانه شهرداری تهران" و " واحدهای حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی" در حال برگزاری است که تاکنون در دو بخش اول ۲۳۰ تجربه فرهنگی و اجتماعی جدید طی دو سال اخیر جمع آوری شده است. که بخش سوم آن نیز در روزهای آتی اجرا خواهد شد.
مدیرکل برنامه ریزی وتوسعه سرمایه انسانی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در پایان گفت: در اقدام دیگری با عنوان "فصل رویش فرهنگی" یکصد و چهارده مساله حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی در ۱۳ محور احصاء شد و جهت مشارکت گیری از همکاران شهرداری تهران در معرض نظر و دریافت ایدهها قرار گرفته است.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: محمد مویدی شهردار تهران حوزه ماموریتی اجتماعی و فرهنگی اجتماعی و فرهنگی شهردار محترم تهران فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران شهر تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۶۲۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودک شو» : تلاش بودجهسوز برای استمرار یک تجربهی تمامشده
«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربهی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کمحاشیهی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربهی مجریگری در مسابقهی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبهی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصلهای قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.
حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!
«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.
به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربهی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندانگیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن به این تجربهی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.
در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایهی باقیمانده از فصل چهارم به بعد مسابقهی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکتکننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامهای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.
چنین مسابقههایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایدهها بسیار پیشپاافتاده و اجرای آنها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرینزبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کردهاند، نشان از سادهانگاری و سهلپنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامهی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.
برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامههایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکتکنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربهای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.
ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپهچالههای اجرای خود را با قربانصدقه رفتن کودکان جبران می کند.
به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.
البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیهی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفینیا به واسطهی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.
جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایدهها و گفتارهای از پیش تعیین و نوشتهشده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونهای حاضرجوابی، بداههپردازی و شوخطبعی غریزی باشد.
در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه با تم خاص(در اینجا کودکانه) یک شخصیتپردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفینیا علیرغم سابقهی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقهی کودکمحور را سهل و ساده فرض کردهاند.
بیانصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژهی شکستخورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطهی ایدهی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامههای موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحهی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.
معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دستکم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبهی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.
برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقهی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکههای بزرگ دنیا، دارای یک ایدهی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروفترین برنامهها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.
یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقهی «Genius Junior» صحنهای برای معرفی و جلوهگری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقهی بسیار جذاب و هیجانآور به تصویر کشیده می شود.
شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایدههای ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقهی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیهسازی شده در محیطهایی چون جنگل به سنجش می گذارد.
در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهرهگیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانههای معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آنها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.
ملاحظه می شود که انواع ایدههای مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علیرغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایدهی منسجمکننده و خلاقیتسازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازیهای طراحیشده بدیع و سرگرمکننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربهی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکتکننده رقم زده می شود.
ظاهرا تلاشی بیوقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجههای عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیمهای برنامهسازی(دقیقتر: برنامه پر کُن)، با بسیطترین ایدهها، تکراریترین شیوهها و البته کشدارترین زمانها تلف شود. این سطح از کیفیتستیزی برنامهسازان از یک سو، و نظارتگریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامهسازی در شبکههای سیما دارد.